در میان نگرانیهای روزمره از هزینهها و مشغلههای زندگی، برنامه «چند حبه قند» شبكه رادیویی سلامت، میزبان زوجی بود كه تعریف دیگری از «ثروت» و «شیرینی» دارند. علیرضا متولی و سولماز رمضانی نمین، والدین سه فرزند، روایتی از زندگی ارائه میدهند كه در آن آمدن هر فرزند، نه تنها به معنای افزایش مسئولیت، بلكه به مثابه یك بركت مستقیم و گامی به سوی بیشتر شدن داراییهایشان است. این گفتگو، یك الگوی عملی از نشاط و تابآوری در كانون خانواده به تصویر میكشد.
به گزارش روابط عمومی رادیو سلامت، زندگی مشترك علیرضا متولی و سولماز رمضانی نمین، مانند بسیاری از خانوادهها، با آشنایی در محیط كار و ازدواجی سنتی آغاز شد. اما نقطه عطف داستان آنها، نگاه هدفمند و آگاهانهشان به فرزندآوری است.
از "تكدرآمدی" تا "چند بركتی"
زندگی این زوج، مانند بسیاری از همنسلانشان در سال 1387 با اشتغال و زندگی دو نفره جریان داشت. اما نقطه عطف داستان آنها، نگاهی هدفمند به فرزندآوری بود. نگاهی كه سولماز رمضانی نمین درباره آن با قاطعیت میگوید: «بعد از ازدواج تقریبا سه سالی را به سفر به شهرهای مختلف كشور پرداختیم، و در آن چند سال، شناخت ما نسبت به هم دیگر بیشتر شد. زندگی قبل از تولد بچه خیلی بینمك بود. اصلاً به هیچی دلمان خوش نبود.»
این نگاه مثبت، سرآغاز ورود سه "حبه قند" به زندگی این خانواده شد. اما چیزی كه گفتگوی این زوج را از یك مصاحبه معمولی فراتر میبرد، تبیین مستقیم رابطه میان فرزندآوری و رفاه اقتصادی است.
فرزند؛ موتور محرك توسعه اقتصادی
در جامعهای كه معمولاً خانه بزرگتر، وام برای خرید مسكن یا ماشین بهتر، اولویتهایی پیش از فرزندآوری هستند، علیرضا متولی منطقی جالبی ارائه میدهد. او با صراحت میگوید: «هر بار كه یكی از بچهها به دنیا آمد، یك چیزی به داشتههایمان اضافه شد. با فرزند اول خونهمان را بزرگتر كردیم، با فرزند دوم یه باغچه كوچكی خریدیم و با فرزند سوم یك آپارتمان دیگر گرفتیم.»
این اظهارات، مدلسازی از یك خانواده پویاست؛ خانوادهای كه بچه را عامل محدودیت بودجه نمیبیند، بلكه او را تزریقكننده انگیزه و انرژی برای بیشتر تلاش كردن و حركت در مسیر پیشرفت اقتصادی میدانند. آنها نشان دادهاند كه با تولد هر فرزند، نه تنها سطح زندگی آنها پایین نیامده، بلكه با مدیریت و انگیزهای كه حضور كودك ایجاد كرده، پلههای رفاه را یكبهیك طی كردهاند.
مادری شاغل؛ انتخابی هوشمندانه یا قربانی كردن؟
یكی از چالشهای همیشگی بحث فرزندآوری، موضوع اشتغال زنان است. اما سولماز رمضانی نمین با وجود داشتن شغل، تصمیم گرفت برای تربیت فرزندانش مسیر شغلیاش را تغییر دهد. او در مصاحبه با رادیو سلامت تصویری روشن از یك مادر خوشحال ارائه میدهد؛ كسی كه با شروع مرحله جدید زندگی (مادری)، سبك زندگیاش را تغییر داده و هیچ حسرتی برای گذشته ندارد.
او با اشاره به افزایش حجم كار مادران میگوید: «با تولد فرزندانم یك مرحله جدیدی از زندگی من شروع شد، سبك زندگیم عوض شد.» او نشان میدهد كه مدیریت خانواده میتواند با وجود پذیرش مسئولیت سنگین مادری، منجر به رضایت كامل و تغییر سادهتر ولی معنادار سبك زندگی شود.
پدری؛ حضور در كنار، نه صرفاً قیموت
علیرضا متولی كه اهل طبیعتگردی است، برنامههای منظم خود را به صرف زمان با تكتك فرزندانش اختصاص میدهد. او میگوید: «معمولاً یك هفته در میان روزهای پنجشنبه یا جمعه سعی میكنم با دختر و پسرام به صورت جداگانه بیرون برم كه این خیلی برای من و آنها لذت بخش است.»
متولی ارتباط صمیمی پدر و فرزند را عامل فراموشی خستگیهای روزمره میداند و میگوید: «هر روز، هرچقدر هم خسته باشم، وقتی به خانه میرسم، 4 تا 5 دقیقه با بچههایم بازی میكنم. همین كار باعث میشود تمام اتفاقات تلخ و منفی روز را فراموش كنم. حضور بچهها در خانه و بازی با آنها، سبب شادی و بركت خانه میشود و من این را با ورود فرزند اولم كاملاً احساس و تجربه كردم.»
گفتگوی این خانواده كه در برنامه "چند حبه قند" رادیو سلامت پخش شد، سندی زنده از یك سبك زندگی پویاست. سبكی كه در آن، نگاه "بودجهمحور" به فرزندآوری با نگاه "سرمایهمحور" جایگزین شده است. تجربه این زوج به جامعه فارسیزبان این پیام را میدهد كه نگرانی از هزینهها و مشغلهها، نمیتواند مانعی برای شیرینیهای زندگی باشد. اگر مدیریت درست و نگاه مثبت وجود داشته باشد، میتوان با هر فرزند، نه تنها داراییهای مادی را افزایش داد، بلكه گنجینه معنوی و نشاط خانواده را نیز تكمیل كرد. روایت "چند حبه قند" شاید گرههایی از ذهن جوانانی را باز كند كه هنوز در ترس از آینده، به تعویق افتادن خوشبختی میاندیشند.